×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

آرزوی محال

نامه عاشقانه

محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز میکردم
دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو
روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم
به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و
این احساس در قلب من قوت میگیرد که بالاخره روزی باید
از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم که
شریک زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار کوتاه بود اما
توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و
بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم
این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و با این وضع
اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را
به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم
خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان که
از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش
این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت کننده است اگر
باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم که
جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش
دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمیتوان گفت که دارای کمترین
عواطف ، احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش کنم و نمتوانم قانع شوم که
تو را دوست داشته باشم و شریک زندگی تو باشم .


یکشنبه 20 شهریور 1390 - 12:34:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم